انتقادهای فراوان از سریال شبکه سه/ بینمکبازی روی حوصله مخاطب!
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۹۱۶۷۳
ساخت آثار کمدی در رسانه ملی همیشه از اولویتها بوده است، اغلب این آثار از بعد انقلاب اسلامی در دهههای مختلف اهمیت قابل توجهی داشته است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم به نقل از جوان، ساخت آثار کمدی در رسانه ملی همیشه از اولویتها بوده است، اغلب این آثار از بعد انقلاب اسلامی در دهههای مختلف اهمیت قابل توجهی داشته است، این آثار در قالبهای مختلف مانند جُنگهای شبانه ساخته میشدند، ساخت این گونه آثار برای مخاطب جذابیت بیش از حدی داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حضور مهران مدیری و رضا عطاران به عنوان نویسنده و کارگردان و بازیگر نکته کلیدی این آثار بود که میتوانستند در موازات سرگرمی برای مخاطب با استفاده از موقعیتهای کمدی چشماندازی هم به مسائل اجتماعی داشته باشند، اما با ورود به دهه 90 کمدیسازی در تلویزیون به سمت و سوی دیگری رفت.
حالا که 9 سال از این دهه سپری شده است، ما میتوانیم تنها به چند اثر کمدی بسنده کنیم که تلویزیون بارها آنها را بازپخش کرده است، به طور مثال سریال ساختمان پزشکان، پژمان یا لیسانسهها از مهمترین سریالهای کمدی هستند که در دهه 90 ساخته شدهاند و همچنان مخاطبان خود را دارند، ویژگی ماندگاری این چند سریال قطعاً به لحاظ محتوایی و ساختاری آنهاست و اینکه مخاطب میتواند با آنها همذاتپنداری داشته باشد.
اما در سال کنونی قضیه کمی متفاوت شده است. با وجود ویروس جهانی کرونا تلویزیون باید آثار کمدی جذابی را برای مخاطب پخش کند که مخاطب برای در خانه ماندن ترغیب شود، اما بعد از پایان محرم و صفر، شبکه 3 سیما سریالی را روانه آنتن کرده که بعد از سه قسمت از آن با انتقادهای فراوانی مواجه شده است.
مجموعه «صفر بیست و یک» که قرار بوده یک اثر کمدی باشد و مردم را بخنداند، تبدیل به یک اثر لوس و سطحی شده است. جواد رضویان و سیامک انصاری که از بازیگران ثابت مجموعههای کمدی مهران مدیری بودند، این بار به طور مشترک کارگردانی این مجموعه را بر عهده گرفتهاند.
این دو بازیگر در «صفر بیست و یک» حتی نتوانستهاند گوشهای از تبحر مدیری را در ساختار لحاظ کنند، البته که ردپایی از کپیبرداری دستچندم آثار مدیری را نیز در این سریال میبینیم، (قبل از این سریال، همکاری سیامک انصاری و جواد رضویان در فیلم سینمایی «زهرمار» هم ناکام ماند) سه بازیگر که قبل از این حضورشان در مجموعه «لیسانسه»های سروش صحت با موفقیت همراه بود، در این مجموعه نتوانستند بازی استانداردی ارائه دهند که این به فیلمنامه و کارگردانی برمیگردد، مجموعه «صفر بیست و یک» که قرار بوده با قالب کمدی شکل بگیرد، حتی نتوانسته به آیتمهای طنز شبیه باشد چراکه این سریال از نداشتن فیلمنامهای منسجم و یکدست رنج میبرد، البته که قرار بوده این سریال پیش از این در قالب یک فیلم تلویزیونی یا سینمایی ساخته شود و بعد از آن تصمیم گرفتند که «صفر بیست و یک» با نام قبلی نیوجرسی به سریال تبدیل شود که همین مسئله باعث آببندی در سریال شده است.
اساساً هیچ نکته جدید یا بکری در سریال یافت نمیشود. دو باجناق که در شهرداری همکارند، یک پدرزن و برادرزن در این سریال هستند که هیچ کدامشان نتوانستند تبدیل به شخصیت شوند، انگار تمامی آنچه ما در این 16 قسمت دیدهایم بداههپردازی بیش نبوده است؛ بداههپردازیای که به هیچ وجه مخاطب را نمیتواند بخنداند، اما در عوض خود بازیگران در پشت صحنه خندهشان میگیرد.
این را اضافه کنید که این ایده نشان دادن پشت صحنه در پایان هر قسمت از سریالهای مدیری میآید، اما با این تفاوت که حتی پشت صحنههای سریال مدیری هم مخاطب را میخنداند، پیشتر قرار بوده زوج انصاری و رضویان مخاطب را بخندانند، اما این قرار در حد یک ایده مانده است، از رضویان بازی جدیدی را نمیبینیم.
او مخلوطی از نقشهای دیگرش را بازی میکند، لهجه او که گاهی هست و گاهی نیست به شدت آزاردهنده است، نوع بازی او و دیالوگگفتنش سادهانگارانه است؛ دیالوگنویسیها به شدت سطحی و بازی انصاری همان چیزی است که همیشه بوده؛ یک کاراکتر عصبی و منفعل.
بدهبستان رضویان و انصاری در این سریال شوخیهای نخنما شده است که بارها در سریالهای دیگر دیدهایم، موقعیتهایی که در این سریال بهوجود میآید به کمدی ربطی ندارد. مثل اتفاقاتی که میان افراد خانواده رخ میدهد، قهر و آشتیها بر سر ارث و این چیزها را بارها در سریالهای مختلف دیدهایم، رویکرد سریال کمدی باید مشخص باشد؛ اینکه یک سریال با ایدههای دستچندم سریالها و فیلمهای موفق ساخته شود، به هیچ وجه نمیتواند ارزش باشد.
استفاده از فلاشبک و بازسازی دهه 60 را در آثار مختلف دیدهایم؛ اینکه در این سریال در جاهای نامربوط فلاشبک زده میشود تا یکسری نوستالژی ببینیم، چه تأثیری میتواند داشته باشد، حتی این سریال آنقدر از نظر محتوایی کم دارد که دست به دامان شوخیهای فضای مجازی یا شوخی با خبرهای 20:30 شده است، اضافه کنید که حضور یک خواننده مبتدی و گمنام غیر از رپرتاژ آگهی و اسپانسر بودن چیز دیگری میتواند باشد؟
اگر این سریال اوایل دهه 90 ساخته میشد، شاید این جنس از شوخیها تا حدی میتوانست مخاطب را بخنداند، اما در حال حاضر نوع شوخیهایی که در این سریال میبینیم به شدت تاریخ گذشته است، به طوری که سیامک انصاری و جواد رضویان نکتهای برای ارائه کردن نداشتند، همین مسئله باعث شده این مجموعه شبیه پازل هزار تکه شود که هر تکه از این سریال نمونه منسوخ شده آثار قبلی است. باز هم باید اشارهای به ضعف تمامی بازیگران داشته باشم. بازیها به شدت مبتدیانه است، نگار عابدی، رؤیا میرعالمی، امیرحسین رستمی و سیامک طهمورث ضعیفترین بازیها را در این سریال ارائه دادهاند.
نکته این است، در حالی که سریال «صفر بیست و یک» از شبکه 3 پخش میشود، مخاطب ترجیح میدهد تکرار «مسافران» از شبکه آیفیلم و «نون. خ» را از شبکه اول تماشا کند.
اخبار گروه سایر رسانهها صرفا بازنشر اخبار سایتها و خبرگزاریهاست و خبرگزاری تسنیم هیچ مسئولیتی در قبال آن ندارد.
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
منبع: تسنیم
کلیدواژه: صفر بیست و یک قرار بوده دیده ایم سریال ها شوخی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۹۱۶۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی سرگرمی، قربانی بزرگ شعار دادن میشود /چرا «نون خ» در فصل پنجم مورد استقبال قرار نگرفت؟
بخشی از کیفیت متوسط نون خ در فصل پنجم فدای شعارهای گنجانده شده در فیلمنامه شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی را قربانی شعار میکند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- دنبالهسازی سریالهای موفق به تاسی از فصلبندی مجموعههای غربی، در چند سال اخیر، در سیما و شبکه نمایش خانگی باب شده است. برخلاف مجموعههای غربی که فصل سوم یک سریال با کیفیتتر از فصل اول آن است، مهمترین ویژگی ساخت سریالهای چند فصلی در ایران این است که با افزایش فصلها با یک ریزش مخاطب و افت کیفی و دراماتیک مواجه خواهیم بود.
دنباله سازی در حوزه سریال، در دورهای که تلویزیون مخاطب استانداردی داشت، تبدیل به رویه شد. با ریزش مخاطبان جعبه جادو در سالهای اخیر، ساخت سریالهای چند فصلی مجموعههایی نظیر زیرخاکی و نون خ به نتایج معکوسی منجر شد.
دست کم در دوسال گذشته هیچ کدام از مجموعههای سیما بازتابی اجتماعی و رسانهای میان مخاطبانش نداشته (نمود مرجع شبکههای اجتماعی است) و پخش متوالی دو سریال «زیرخاکی» و «نون خ» آخرین تیرهایی بود که در خشاب جعبه جادو قرار گرفت، اما شلیک این دو سریال به صورت متناوب نشان داد که هر دو سریال آثار مشقی و شکست خورده هستند. این شکستهای متوالی باید مورد توجه تصمیمسازان قرار گیرد و این مهم برایشان آشکار شود که حتی ساخت احتمالی پایتخت با انواع خبرسازی در جذب مخاطب تاثیری نخواهد داشت.
با تقارن نوروز و ماه مبارک رمضان، سیمای ملی تلاش کرد با ادامه مجموعههایی که دستاوردهای ظاهری آنان به قبل از دوران تحول بازمیگردد، فاصله خود را با مخاطبان کمتر کند.
بر اساس این سیاست فصل چهارم «زیرخاکی» روی آنتن رفت و نکته جالب اینجاست که همزمان با پخش این مجموعه برنامه گفتوگو محور «زندگی پس از زندگی» بر اساس نظرسنجیهای منتشر شده از مخاطبان بیشتری برخودار بود.
همین سنجش آمار رسمی که توسط سازمان صدا و سیما منتشر شده نشان میدهد، پروژه افزایش فصول سریالها در شرایط کنونی، یک پروژه شکست خورده است.این سریال برخلاف فصلهای قبلی با واکنش مثبت چندانی از سوی رسانه و واکنش درخوری در بین مردم و فضای مجازی مواجه نشد.
با این حال انتظار میرفت این شکست، با پخش سریال نونخ جبران شود که عملا «نون خ» کیفیت کمتری نسبت به فصل چهارم زیر خاکی داشت .
در فصل پنجم «نون خ» دیگر ظرافتهای گذشته در شخصیت پردازی مشهود نبود. نویسنده در نگارش فیلمنامه دچار یک سردرگمی محسوس بود و نتوانست همچون فصل اول و دوم روایتی پیوسته خلق کند.
فصل پنجم نون خ از فصل سوم آن ضعیفتر بود، چون سازندگان تصمیم داشتند، موقعیتی مشابه پایتخت 3 را در قالب سریال دیگری خلق کنند. به این ترتیب نون خ هویت مستقل خود را از دست داد و عملا از حیث دراماتیک به قهقرا رفت. عدم نبود یک قصه یکپارچه با برجسته شدن تیپ های تکراری سریال و کنایهها و شوخیهای بارها تکرار شده، به ساختار این مجموعه لطمات فراوانی زد.
تیپهایی نظیر ادریس (سیروس سپهری)، روناک (با بازی صهبا شرافتی)، عمو کاووس (با بازی ماشاالله وروایی)، سلمان (با ایفای نقش کاظم نوربخش) و روژان (با بازی هدیه بازوند) هم کارکرد کلیشهای در فصل پنجم سریال داشتند.
محمود گبرلو منتقد سینما و مجری سابق برنامه هفت درباره اشکالات اشاره شده در صفحه اینستاگرام خود نوشت : چون مخاطب با نونخ از سال های گذشته ارتباط برقرار کرده، قصه را بیشتر به خاطر شخصیتها دنبال می کند. گرههای متعدد برای کشش بیشتر فیلمنامه باید وجود داشته باشد تا تماشاگر برای دنبال کردن قصه انگیزه پیدا کند. ولی گرههای فصل ۵ سطحی و دم دستی هستند.
در فصل پنجم ازدواج سلمان و شیرین، میتوانست یک اتفاق ویژه جذاب در متن سریال باشد اما مشخص نیست چرا این رویداد به خرده روایت جذابی تبدیل نشد. تنها عنصر جذابیت سریال در فصلهای متوالی این مجموعه تعارض و تقابل میان این دو شخصیت بود و ازدواج آنان منجر به از میان رفتن یکی از مایههای اصلی دراماتیک سریال شد.
قصد سازندگان بر اساس شعارهای تحول گرایان این بود که یک ایران زیبا را به تصویر بکشند اما به محض اینکه جهت سریال مسیر کرمان را با گرافیک خاصی به تصویر کشید، مسافران همران نورالدین خانزاده سروکارشان به یک طبیب معتاد به تریاک افتاد.
هر چند نمایش این وضعیت و کاراکتر طبیب، توام با کمی پردهپوشی بود، اما این بخش از سریال با اشاره به کرمان و نشان دادن یک پزشک معتاد توهینی زیرپوستی محسوب میشود.
در بخشی دیگر روایت سریال وارد شهر چابهار شد و در متن سریال تصویری وارونه از اقوام ساکن در این استان را به نمایش گذاشت. این بخش از سریال با اعتراض شدید مردم سیستان و بلوچستان در فضای مجازی مواجه شد، تا افتتاحیه رسانه ملی در سال 1403 با حاشیههایی مواجه شود.
کیفیت فصل پنجم این سریال از تمامی فصلهای آن پایینتر بود و ساختار شعار زده سریال، پس از نجات کولبران نشان میداد که سازندگان سعی کردهاند برای خوشایند تحولخواهان در سیما سریالی را تولید کنند تا حجم بالایی از شعار در متن آن در قالب مونولوگ نمود داشته باشد. بخشی از کیفیت متوسط نون خ فدای همین شعارها شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی، قربانی شعار میشود.